۵۰ ضرب المثل فرانسوی پرکاربرد به همراه معنی
ضرب المثل فرانسوی در زبان فرانسه نیز مانند هر زبان دیگری پرکاربرد است. ضربالمثلها از رایجترین و پرکاربردترین اصطلاحات محاورهای در زبان و ادبیات ملل هستند. در دانش نامه عمومی زبان فارسی در معنای ضربالمثلها چنين گفته شده است: ضربالمثلها گونه ای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آن ها نهفته است. بسیاری از این داستان ها از یاد رفته اند، و پیشینهی برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ با این حال، در سخن به کار می رود. شکل درست این واژه «مَثَل» است و ضرب در ابتدای آن اضافه است. به عبارتِ دیگر، «ضرب المثل» به معنای مَثَل زدن (به فارسی: داستان زدن) است.
جایگاه ضرب المثل در زبان فرانسوی
ضربالمثل را گفته حکيمانه يا گفته اخلاقی و يا حکمت نيز میگويند. در زبان فرانسه نیز ضربالمثلها مانند هر زبان دیگری، راهی برای بیان کردن موضوع و تکمیل منظور گوینده در مورد موضوع مورد نظر هستند. استفاده از ضربالمثلها و اصطلاحات رایج در هر زبانی نشان دهنده آشنایی گوینده با آن زبان و مهارت فرد در صحبتکردن و مکالمه است.
آشنایی با اصطلاحات و ضربالمثلها در زبان فرانسه نیز میزان تسلط و مهارت شما در مکالمه به این زبان را افزایش میدهد. این امر نشانه تسلط شما به این زبان است و گفتگوی شما را جذابتر میکند.
50 ضرب المثل فرانسوی پرکاربرد
با توجه به جایگاه ضرب المثل فرانسوی بر آن شدیم که لیستی از بهترین ضرب المثل ها را برای شما گردآوری کنیم. در ادامه با فرامهر همراه باشید تا با تعدادی از ضرب المثلهای فرانسوی رایج و پرکاربرد آشنا شویم.
- vouloir, c’est pouvoir
خواستن توانستن است. - Mieux vaut tard que jamais
دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.
- Chat échaudé craint l’eau froide
مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد. - Un tiens vaut mieux que deux tu l’auras
یک پرنده در دست، بهتر از دو پرنده در شاخ و برگ (سرکه نقد به از حلوای نسيه) - Faire d’une pierre deux coups
دو پرنده را با یک سنگ شکار کردن (يک تير و دو نشان) - Qui ne dit mot consent
کسی که هیچ نمیگوید راضی است. (سکوت علامت رضايت است) - Qui vole un œuf, vole un bœuf
تخممرغ دزد، شتردزد میشود - Tout ce qui brille n’est pas or
آنچه برق میزند الزاماً طلا نیست (هر گردی گردو نيست) - Qui cherche, trouve
جوینده، یابنده است - Une hirondelle ne fait pas le printemps
با یک گل بهار نمی شه - Le temps, c’est de l’argent
وقت طلاست - Les petits ruisseaux font les grandes rivières
قطره، قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود - À bon vin point d’enseigne
مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید - L’ habit ne fait pas le moine
عینک سواد نمیآورد - Rira bien qui rira le dernier
جوجه رو آخر پاييز میشمرند. شاهنامه آخرش خوش است - Chien qui aboie ne mord pas
از آن نترس که هایوهوی دارد از آن بترس که سر به تو دارد. - II n’y a que les montagnes qui ne se rencontrent pas
کوه به کوه نمیرسد آدم به آدم میرسد - De bon commencement, bonne fin
خشت اول گر نهد معمار کج تا ثريا میرود ديوار کج - On rècolte ce que I’on sème
هر چه بکاری همان را درو میکنی - Mauvais ouvrier a toujours de mauvais
عروس بلد نيست برقصه میگه زمين کجه - II n’y a rien de nouveau sous le soleil
هر جا بری آسمان همين رنگی است. - Qui va lentement va surement more haste
رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود، رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود - Les loups ne se mangnet pas entre eus
چاقو دسته خودش را نمیبرد. - Mènager la chevre et le chou
نه سیخ بسوزد، نه کباب - Après la pluie, le beau temps
پایان شب سیه سپید است. - L’oiseau s’est envolè
مرغ از قفس پرید. - Qui veut la fin veut les moyens
هر که طاووس خواهد، جور هندوستان کشد - Nourriss un corbeau, il te crèvera l’œil.
عاقبت گرگزاده گرگ شود، گر چه با آدمی بزرگ شود - Autant de têtes, autant d’avis.
آشپز که دو تا شد، آش یا شور میشود یا بینمک - II n’y a que la vérité qui blesse
حرف حق تلخ است. - Qui se ressemble s’assemble
کبوتر با کبوتر، باز با باز - On ne peut pas être à la fois au four et au Moulin
با یک دست نمیتوان دو هندوانه برداشت - A sotte question, point de réponse
جواب ابلهان خاموشی است - Les murs ont des oreilles
دیوار موش دارد، موش هم گوش دارد - Qui terre a guerre a 1`
هر که بامش بیش، برفش بیشتر - Tous les doigts de la main ne se ressemblent pas
پنج انگشت برادرند ولی برابر نیستند - Un clou chasse l’autre
نو که بیاید به بازار کهنه میشود دلآزار - dans les petites boites, les bons onguents
فلفل نبین چه ریزه، بشکن ببین چه تیزه - L’homme ne se mesure pas à l’autre
ارزش انسان ثروت و حساب بانکی سنجیده نمیشود. - Il faut hurler avec Les loups
خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو. - L’habit ne fait pas le moine
عینک سواد نمیآورد. - Votre langue ne vous coupe pas La gorge
زبان سرخ سرسبز میدهد بر باد. - Tu vas voir de quel bois je me chauffe
نشانت میدهم که یک من ماست چقدر کره میدهد. - Loin des yeux, loin du cœur
از دل برود هر آنچه از دیده برفت. - Aide-toi, le ciel t’aidera
از تو حرکت، از خدا برکت. - Bien mal acquis ne profite jamais
بار کج به منزل نمیرسد. - On n’a rien pour rien
نبرده رنج گنج میسر نمیشود - Il faut battre le fer pendant qu’il est chaud
تا تنور داغ است باید نان را چسباند - Se croire sorti de la cuisse de Jupiter
از دماغ فیل افتادن - Le ver est dans le fruit
کار از کار گذشته است - Rira bien qui rira le dernier
شاهنامه آخرش خوش است - C’est au fruit que l’on connait l’arbre
از میوه است که میتوان درخت را شناخت
ادبیات و فرهنگ در هر سرزمین دو جز جداییناپذیر و نشان هویت ملتها هستند. زبان فرانسه نیز به عنوان یکی از زبانهای کهن و پرکاربرد در دنیا، دارای ظرافتها و اصطلاحات محاورهای فراوانی است. به کاربردن ضربالمثلها در مکالمه فرانسه سخن را شيواتر و صحبت را برای شنونده جذابتر میکند.